مدیریت زمان و برنامه ریزی / هدف گذاری

آموزش تکنیک های مدیریت زمان و رسیدن به موفقیت بابرنامه ریزی اصولی و هدف گذاری

مدیریت زمان و برنامه ریزی / هدف گذاری

آموزش تکنیک های مدیریت زمان و رسیدن به موفقیت بابرنامه ریزی اصولی و هدف گذاری

من فروغ کاظم زاده با بیش از 10 سال سابقه آموزش رشد کسب و کار و مدیریت زمان سعی بر آن دارم شما رو با تکنیک های اصولی برنامه ریزی آشنا کنم.

۲۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اهمیت نظم در برنامه ریزی برای زندگی» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

علاقه به یک فعالیت و دوست داشتن آن فعالیت می‌تواند نقش مهمی در اثربخشی نهایی آن داشته باشد. چون این علاقه داشتن و رابطه عاطفی خوب با یک موضوع، نحوه‌ی رفتار و تعامل ما را با آن موضوع تغییر می‌دهد.

کسی که کتاب خواندن را دوست دارد، به شکل متفاوتی کتاب می‌خواند. کسی که عاشق مسافرت است، به شکل متفاوتی به مسافرت می‌رود و رویدادها و اتفاقات مسافرت را هم به شکل دیگری، تجربه می‌کند.

کسی که عاشق مدیریت (و نه ریاست) است، چیزهای زیادی را می‌بیند و می‌فهمد و می‌آموزد که فرد دیگری در همان موقعیت، ممکن است آن را تجربه نکند.

این مسئله در مورد برنامه ریزی هم، مصداق دارد.

بنابراین وقتی از نقش برنامه ریزی در زندگی صحبت می‌کنیم و از سوی دیگر، در مورد اهمیت دوست داشتن برنامه ریزی و علاقه به برنامه ریزی حرف می‌زنیم، منطقی است که قبل از مطرح کردن تکنیکهای برنامه ریزی و یا تاکید بر نقش مهم برنامه ریزی در رشد و موفقیت، به این سوال مهم پاسخ بدهیم که:

چرا بسیاری از ما برنامه ریزی را دوست نداریم؟ چرا رابطه ما با برنامه ریزی خوب نیست؟

ادامه مقاله

  • فروغ کاظم زاده
  • ۰
  • ۰

چرا به هدفم نمیرسم؟

چرا به هدفم نمیرسم؟

چون اکثر آدمها هدف درستی رو انتخاب نمیکنن و یا اصلا هدفگذاری رو بلد نیستن . این کوتاه ترین و بهترین جوابیه که میشه به این سوال داد.یه قسمت دیگه این جواب برمیگرده به فاز اجرایی هدف گذاری. یعنی بلدیم هدف بزاریم اتفاقا هدف خوبی هم انتخاب کردیم اما راه رسیدن به اون رو خوب بلد نیستیم ؛ همین باعث میشه که به هدفمون نرسیم.

با معرفی یک شیوه هدف گذاری نوین و جالب شروع میکنیم . هدف گذاری هم مانند هرکار دیگه ای اصول و شیوه خودش رو داره و باید برای داشتن یک هدف درست آموزش های اونو ببینیم.

هدف گذاری اسمارت برای اینکه نپرسید چرا به هدفم نمیرسم

این شیوه هدف گذاری تقریبا شیوه شناخته شده ای هست .به فارسی بهش گفته میشه مدل هدف گذاری هوشمندانه.در این نوع هدفگذاری SMART هر کدوم از کلمات مخفف یک کلمه هستن که معنای خاص خودشون رو دارن .

 

 برای ادامه مطلب کلیک کنید.

  • فروغ کاظم زاده
  • ۰
  • ۰

همان‌طور که تکنولوژی درحال پیشرفت است و دستیابی به اطلاعات کار ساده‌تری شده، تعریف موفقیت‌ هم با چالش‌های تازه‌ای روبه‌رو شده است. بسیاری از مردم در دور باطلی از رقابت برای دستیابی به نیازهای اولیه گیر کرده‌اند و در همین حال تلاش می‌کنند فرمول واقعی موفقیت را به دست آورند. با جست‌وجویی ساده در اینترنت برای پیداکردن نکاتی کاربردی، با ابزارها، روش‌ها و نظریه‌هایی روبه‌رو می‌شوید که بیشتر موجب پریشانی‌تان خواهند شد. با هر کلیک مطالب زیادی خواهید دید که برای رسیدن به موفقیت‌های یک‌شبه پیشنهادهایی ارائه می‌دهند. کلاس‌های آموزشی، ویدئوها، مقاله‌ها و کتاب‌هایی نیز درباره چگونگی رسیدن به موفقیت‌های مالی در دسترس شما خواهند بود؛ اما اگر بگوییم رسیدن به این موفقیت آن‌طور نیست که عشده‌ای آن را پیچیده جلوه می‌دهند، چه واکنشی خواهید داشت؟ در ادامه ۹ عادت موفقیت‌آمیز برای میلیاردر شدن را به شما معرفی می‌کنیم.

۱. مطالعه به‌منظور توسعه فردی

 

مطالعه روزانه برای بیشتر میلیاردرها یکی از عادت‌هایی است که به آن پایبندند؛ مثلا اگر شما کارآفرین باشید، برای تبدیل شدن به رهبری کارآمد و تولید‌کننده باید مطالعه کنید. این کار به شما کمک می‌کند اکثر مواقع بدون نیاز به ثبت‌نام در کلاس‌های مربوط به رشته بیزینس، نکات جدیدی یاد بگیرید و رشد کنید.

یک تحقیق مشخص کرد حدود ۸۵ درصد از میلیاردرهای خودساخته، در هر ماه حداقل دو کتاب مطالعه می‌کنند. وارن بافت، سرمایه‌گذار و اقتصاددان آمریکایی، نمونه بارز یکی از این افراد است. او ۸۰ درصد زمان خود را در روز به مطالعه‌کردن اختصاص می‌دهد. وارن بافت در اولین روزهای سرمایه گذاری خود، روزانه حدود ۶۰۰ تا ۱۰۰۰ صفحه مطالعه می‌کرد.

درحالی‌که افراد ثروتمند گاهی تنها برای سرگرمی مطالعه می‌کنند، روی بهبود خودشان نیز متمرکز هستند. آنها موضوع‌هایی درباره رهبری، چگونگی انجام‌دادن کارها، کمک به خود، زندگینامه، تکنیک‌ها و رخدادهای کنونی را برای مطالعه انتخاب می‌کنند.

۲. داشتن چندین منبع برای کسب درآمد

 

  • فروغ کاظم زاده
  • ۰
  • ۰

چگونه برنامه ریزی کنیم تا موفق شویم؟

این سوال، سؤالی است که هر کسی که می‌خواهد برنامه‌ای بنویسید حتماً از خودش خواهد پرسید؛ اصلاً یکی از دلایلی که شما را به این مقاله کشانده است همین سؤال بوده است. به جرأت می‌توانم به شما بگوییم که اگر به راهکارهای که در این مقاله گفته شده است عمل کنید، می‌توانید برنامه ریزی مناسبی داشته باشید و در نهایت هم موفقیت را از همیشه به خودتان نزدیک تر از همیشه ببینید.

تا حالا چند بار شده است که در طول روز کلی کار داشتید ولی به انجام هیچ کدامشان نرسیدید؟ یا برعکس، چند بار شده که کارهای زیادی نداشتید، اما بازهم نتوانستید همان کارهای کم و ساده را انجام دهید!؟ چقدر بابت انجام ندادن به موقع کارهای خود و دیگران، مشکلات زیادی برایتان به وجود آمده است؟

همه این مشکلات یک دلیل بیشتر ندارند: عدم برنامه ریزی مناسب. ما در این مقاله قصد داریم بهترین تکنیک های برنامه ریزی مناسب و درست را به شما آموزش دهیم تا به خوبی بتوانید کارهای خود را مدیریت کنید و اتفاقات خوبی را برای خودتان رقم بزنید.

برنامه ریزی روزانه

یکی از مهم ترین برنامه ریزی هایی که ما باید انجام دهیم، برنامه ریزی روزانه است. چرا که همین برنامه های کوچک و روزمره زندگی هستند که در نهایت موفقیت های بزرگ ما را شکل می دهند. اگر ما چندین ماه و حتی چندین سال بتوانیم برنامه ریزی روزانه درستی داشته باشیم و خیلی منظم و درست پیش برویم، قطعاً نتیجه بسیار خوبی خواهیم گرفت .

اهمیت برنامه ریزی

تا حالا به این موضوع دقت کردید که چرا افراد موفق کارهایی که در طول روز انجام می‌دهند از سایر افراد مفیدتر است؟ آن ها هم مثل ما در هر روزشان 24 ساعت وجود دارد. ولی با این حال تعداد کارهای انجام شده در طول روزشان بیشتر از ماست!

دلیلش مشخص است. چون آن‌ها مدیریت زمان و برنامه ریزی را به خوبی بلدند و با این دو مهارت، توانستند از زمانشان بهترین استفاده را ببرند.

یک بار دیگر به جملات و دردسرهایی که در مقدمه گفته شد دقت کنید. فکر می‌کنم از بین رفتن همین مشکلات به اضافه کلی مشکل دیگر برای پی بردن به اهمیت بالا و اهداف برنامه ریزی کافی باشد. اما بازهم به برخی ازاهداف آن اشاره می‌کنیم.

مدیریت زمان

منظم شدن

انجام دادن تمام کارها

افزایش قدرت اراده و سرسختی

غلبه بر تنبلی

و کلی فایده دیگر که حتی نام بردنشان هم از حوصله متن خارج است…

ادامه مقاله

  • فروغ کاظم زاده
  • ۰
  • ۰

مدیریت زمان، مهارتی است که به شما کمک می‌کند از وقت‌تان حداکثر بهره را ببرید، اما کار آسانی نیست و موانع خاص خودش را دارد. در این مطلب، شما خواهید دید که موانع مدیریت زمان چیست.

 

چه موانع متداولی بر سر راه دستیابی افراد به هدف‌شان وجود دارد و برای عبور از این موانع، چه کارهایی می‌توان کرد؟ اینها ۱۰ چالش مهمی هستند که مردم در به‌انجام‌رساندن کارهای‌شان با آنها روبه‌رو هستند (به‌ترتیب معکوس):

 

مانع شماره‌ی ۱۰: احساس دستپاچگی می‌کنم

 

این احساس معمولا به یکی از این دو علت به‌وجود می‌آید:

اولین علت موانع مدیریت زمان، آن است که مردم با فرض اینکه هرچه بیشتر کار کنند بهتر است، فکر می‌کنند باید همه‌ی کارها را با هم انجام دهند. بهترین راه برای حل این مشکل، تمرکز روی انجام‌دادن فقط چند کار مشخص است. کارها را اولویت‌بندی کنید و یاد بگیرید به هرچیزی که در لیست‌تان قرار ندارد، نه بگویید

علت دومی که مردم احساس دستپاچگی می‌کنند، این است که یکباره همه‌ی کارهایی را که باید انجام دهند، از نظر می‌گذرانند و فکر می‌کنند همه‌ی کارها را باید همین حالا انجام دهند. برای به‌حداقل‌رساندن این احساس، سعی کنید تمام کارهایی را که می‌توانید فردا انجام دهید، یادداشت کنید. آن لیست را در جایی مطمئن بگذارید و تا فردا درمورد هیچ‌کدام از کارهای آن لیست فکر نکنید.

 

مانع شماره‌ی ۹: همیشه در حالت انفعالی هستم

 

هنگامی که در حالت انفعالی گیر می‌کنید، پیشرفت در امور مهم برای‌تان دشوار می‌شود. هر روز، زمانی را به کارکردن روی پروژه‌هایی اختصاص دهید که بیشترین اهمیت را برای‌تان دارند. عادت کنید که مشکلات را زودتر از موعد مقرر حل کنید، یعنی قبل از آنکه به بحران تبدیل شوند

 

مانع شماره‌ی ۸: کاری را که شروع می‌کنم، به‌پایان نمی‌رسانم

 

آغازکردن پرو‌ژه‌ها و به‌اتمام‌نرساندن آنها یعنی اتلاف وقت واقعی. علاوه‌براین، تقریبا همه‌، تمام کارهای خود را برای فرد دیگری مثل مافوق، رئیس و… انجام می‌دهند. بااین‌حساب، نه‌تنها لازم است کاری را که شروع می‌کنید، به پایان برسانید، بلکه باید آن را طوری به آن شخص تحویل دهید که ارزش کار شما را درک کند. به‌یاد داشته باشید بخشی از به‌پایان‌رساندن کار، ارائه‌ی درست آن است.

ادامه مقاله

حتما بخوانید : مدیریت زمان چیست؟

 

  • فروغ کاظم زاده
  • ۰
  • ۰

در این مقاله می خواهیم در مورد کتاب هفت عادت مردمان مؤثر اثر استفاون کاوی صحبت کنیم .واقعیتش اینه که موضوع بحث ما هفت عادت مردمان مؤثر نیست و ما می­خواهیم در خصوص عادات مردمان غیر مؤثر صحبت کنیم .اما من فقط می­خواهم به صورت تیتروار این هفت عادت رو بگم و ببینیم چند مورد رو در طول زندگی انجام می­دهیم؟

 

 عادت مثبت اول عامل باشید: 

  یعنی مسئولیت زندگی خودمان را بپذیریم

 

عادت دوم مثبت چشم ­انداز داشته باشیم :

عادت دوم ما را تمرین می دهد تا پیش بینی کنیم که آینده موضوع مورد نظرمان چگونه خواهد بود و یادآور این ضرب المثل قدیمی است که اگر نمی دانید کجا می خواهید بروید، همه راه ها شما را به مقصد می رساند. شروع ذهنی از پایان می گوید که آنچه می خواهید بدان برسید را تجسم کنید.

آینده تا به امروز ما را به مقصد راهنمایی می کند، چیزی که با کمک نتیجه نهایی ایده ال به آن معنا می بخشیم با تمام مزایا و ویژگی ها، مثبت و بدون هرگونه عیب یا ضرری همان چیزی است که استفان کاوی در تشریح عادت دوم در کتاب خود بیان داشته است. ذهنا از پایان آغاز کنید یعنی به روشنی مقصدتان را بدانید. تا بدانید که می خواهید به کجا برسید.

 

عادت سوم اقدام کنید

ولی برای اقدام کردن حتماً اولویت­ بندی داشته باشید. 

 

عادت چهارم: برنده – برنده اندیشیدن

از منظر یک عادت فردی مرتبط با دیگران،

مردمان موثر، تفکر برنده – برنده دارند؛ همان طور که این تئوری به ما کمک می کند تا به وسیله روش های نظام یافته به راه حل برنده – برنده دست یابیم. دو چیزی که بسیار به یکدیگر نزدیک و متصل هستند.

 

عادت 5: اول فهمیدن و سپس فهماندن

اول در پی فهمیدن باشید، سپس سعی کنید بفهمانید. این کار به نظر ساده می نماید اما در عمل دشوار است.

عادت پنجم می گوید که پیش از توجه به دیدگاه خودمان، به موضوع از دید دیگران نیز بنگریم.

در کتاب استفان کاوی، عادت ششم به کارگیری توام پنج عادت پیشین است. بنابراین، این عادت به تنهایی شامل تمام اجزای آنها نیز می شود.

 

عادت ششم مردمان موثر :

همیشه در پی هم­افزایی باشیم نقاط قوت و ضعف خودمان را بشناسیم و اون­هارو تقویت کنیم .

 

عادت هفتم مردمان موثر :

اره­ ی خودمان را تیز کنیم و مدام در حال نوسازی و به سازی خودمون باشیم.

این­ ها هفت عادت مردمان موثر بود که از دیدگاه آقای استفان کاوی جزء عادات مردمان مؤثره ولی ما تصمیم داریم هفت عادت مردمان غیر مؤثر رو بررسی کنیم چرا؟

چون آنچه که ما در زندگی­مان به دست میاوریم حاصل عادات کوچکی هست که به صورت روزانه داریم آن­ها را تکرار می­کنیم.

 

                                           پیشنهاد می شود بهترین کتاب های موفقیت را بخوانید.

 

عادت اول گم شدن :

 خیلی اوقات ما در زندگی­ هامون گم می­شویم و دقیقا نمیدونیم داریم کجا می­رویم و یا این که کجا باید بریم؟ و خیلی اوقات در بسیاری از زندگی ­های ما این جور اتفاقات خیلی برامون پیش اومده و درگیر یه سری کارهای روتین روزمره می­شویم و اصلا نمی­دونیم کجا باید بریم و کجا هستیم.

حتی الان من یه مثل خیلی ساده بخوام براتون بزنم در نظر بگیرید یک نفر میاد زیر پست من یه کامنتی رو می­نویسه که در اون صحبتش بر اینه اصلا چرا داری این صحبت­ هارو می­کنی و یک فیدبک منفی رو داره به من می­ده، از این که من کی هستم و من قراره کی باشم نوع پاسخ ­دهی من متفاوت میشه.

  • فروغ کاظم زاده
  • ۰
  • ۰

در این مقاله می­خواهیم بهترین کتاب­ های موفقیت رو معرفی کنیم:

کتاب هایی که باورتان را دگرگون می­کنه، رویاتون رو خیلی قوی می­کنه و انگیزه­تون رو نسبت کارتون وزندگی­تون تغییر می­ده و بالا می­بره. شاید دقیق­تر بخواهم بگم همون زمان­هایی که من خودم احتیاج داشتم یه نفر بمب انگیزه باشه کنار من، شاید با خوندن همین چهار تا کتاب حالم، فکرم و اصلا انگیزه­ ی من تغییر کرد و فکر می­کنم همین چهار تا کتاب واقعاً برای پیشرفت عالیه و بهترین کتاب های موفقیت بشمار میاد.

کتاب اول جادوی فکر بزرگ:

 مربوط به آقای دیوید شواتز هست که این کتاب خیلی نسبت به نحوه­ ی فکر ما، باورهای ما و اون محدودیت هایی که برای خودمون به وجود میاریم و خیلی اوقات کوچک فکر می ­کنیم خیلی قشنگ توضیح داده بزرگ فکر کنید تا بزرگ زندگی کنید. در شادمانی، بزرگ زندگی خواهید کرد. در پیشرفت، بزرگ زندگی خواهید کرد. بزرگ در درآمد، بزرگ در میان دوستان و بزرگ در احترام به‌ سر خواهید برد.

 

کتاب دوم زندانیان باور :

دومین مورد از بهترین کتاب های موفقیت اثر ماتیو مکی بیان می کند که شما می­توانید از بهشت یک جهنم برای خودتان بسازید و از جهنم یک بهشت و فقط و فقط به باور خودمان در زندگی مربوط می­شه .حافظ میگه :

تو خود حجاب خودی حافظ از میان بردار.

واقعیت اینه که باورهای خود ما هستند که جلوی پیشرفت­مون و بهبود زندگی­مون رو می­گیره.باورهای هر انسان زندگی او را شکل می‌دهند، بر تصمیماتش اثر می‌گذارند و مسیرش را در زندگی مشخص می‌کنند. انسان بر اساس باورهای خود از بعضی مسیرها فاصله می‌گیرد و بعضی تجربه‌ها را رد می‌کند یا می‌پذیرد.

باورها از کودکی همراه او رشد می‌کنند و درون او ریشه می‌دوانند و آینده‌اش را می‌سازند. اما این باورها از کجا آمده‌اند؟ آیا همه‌ی آن‌ها درستند یا نیاز به بازبینی دارند؟ با باورهای غلط چه باید کرد؟ چگونه باید باورهای جدیدی در خودمان ایجاد کنیم؟

اگر می‌خواهید در چالش با باورهایتان همراه خوبی داشته باشید کتاب زندانیان باور اثر پاتریک فانینگ و ماتیو مک کی پیشنهاد بسیار خوبی است.

کتاب سوم اسرار ذهن ثروتمند :

موفقیت چیزی نیست که تنها با تلاش زیاد و بی‌وقفه به دست بیاید. در حقیقت موفقیت اصلی از ذهن ما ریشه می‌گیرد و در دنیای بیرونی ما انعکاس پیدا می‌کند. این موضوع برای ثروتمند شدن هم صدق می‌کند.

مهم نیست که در حال حاضر از نظر مالی چه جایگاهی دارید. کتاب اسرار ذهن ثروتمند نوشته‌ی تی هارو اکر به ما میاموزد که چطور می‌توان از صفر شروع کرد و با خود واقعی‌مان روبه‌رو شویم.کتاب اسرار ذهن ثروتمند یکی از معروف‌ترین کتاب‌های جهان در حوزه ثروت و موفقیت است که به خواننده می‌گوید که باید ذهنیت‌های اشتباه درباره‌ی پولدار شدن را کنار گذاشت و با ذهنیتی تازه به استقبال پیشرفت‌ها رفت.

کتاب چهارم اگر اول نشی آخر میشی

کتاب اگر اول نباشی آخر می‌شوی ، به شما نشان خواهد داد چگونه می توانید موفق شوید و چگونه آن جایگاه قدرتمند اول را به دست آورید . با خواندن این کتاب یاد میگیرید برای پیشرفت خود، شرکت و ایده های تان (و همیشه اول شدن) دقیقا چه کارهایی باید انجام دهید. کتاب اگر اول نباشی آخر می‌شوی نوشته گرنت کاردون ترجمه عنوان اصلی کتاب If you’rs not first, you’rs last می باشد که نخستین بار در سال 2010 منتشر شد.

 

 

  • فروغ کاظم زاده
  • ۰
  • ۰

چرا در به ثمر رساندن تصمیماتمان ثابت قدم نیستیم؟

رسیدن به اهداف و کارها مستلزم تلاش است. همیشه رسیدن به لذت آنی آسان‌‌تر است و به تلاش آنچنانی هم نیازی ندارد. خوردن، نوشیدن، سیگار کشیدن و به تفریح رفتن تلاش نمی‌خواهد و آن چیزی است که می‌توانید سریع به آن برسید.

ولی بدنسازی و کاهش وزن به وقت و تلاش نیاز دارد. پس از اینکه شما کاری را رها می‌کنید، چه اتفاقی می‌افتد؟ به خاطر نداشتن خودانضباطی احساس بدی خواهید داشت و سعی می‌کنید کار خود را توجیه کنید. پس از مدتی وقتی فردی را می‌بینید که با خودانضباطی توانسته در آن کاری که شما می‌خواستید انجام دهید،‌ موفق شود. به او غبطه می‌خورید و از دست خود ناراحت می‌شوید

. تفاوت بین شما و آن فرد در این است که او خودانضباطی داشته و برای رسیدن به نتیجه کارش ثابت قدم بوده ولی شما اینگونه نبوده‌اید. شاید بگویید که آن ها خوش‌شانس هستند اما این به شانس ربطی ندارد. موفقیت آن ها مستلزم خودانضباطی است که شما هم می‌توانید داشته باشید.

 

پیشنهاد می شود 4 گام نظم در برنامه ریزی برای زندگی را بخوانید.

 

 علت اصلی این در نوع نگرش و بینش ماست. در مجموع بخواهم

به صورت خلاصه بگویم ما دو نوع تفکر داریم :

   تفکر آهسته :

تفکر سریع در تفکر آهسته تفکری هست که نیاز دارد جزئیات بیشتری بررسی شود، یک سری اقدامات برایش انجام شود.

    تفکر سریع:

 تفکری هست که نتیجه اش زود هنگامه مثل برنامه ریزی­ های روزانه. حالا ما چرا در برنامه­ ریزی­ هایمان با شکست مواجه می­شویم؟

به این دلیل که ما داریم از تفکر سریع به جای تفکر آهسته استفاده می­کنیم .بی ­جهت تصمیم می­گیریم که رژیم بگیریم و بعد از چند روز آن را رها می­کنیم اون رژیم را با یک برنامه می­نویسیم و بعد از چند روز پشیمان می­شویم.

 

حالا چه کار کنیم که از تفکر آهسته به جای تفکر سریع استفاده کنیم؟

تکنیک اول

از خودمان بپرسیم می­خواهیم چه کار کنیم؟

 یعنی این که قراره هدفمان چی باشد؟ چون اگر این برای ما مشخص نباشه اصلا واقعاً بیهوده داریم پیش می­رویم در هر کاری. ببینید خیلی اوقات ما این قدر درگیر روزمرگی­ های خودمون می­شیم و مدام داریم کار می کنیم خیلی اوقات متوجه نیستیم اصلا داریم چه کار می کنیم حتی پس بیاییم از این به بعد وقتی که می خواستیم هر کاری را انجام دهیم اول از خودمان بپرسیم می­خواهیم چه کار کنیم؟اولین سوال از خودتان یکی از تکنیک های ثابت قدم بودن شما در کار و اهدافتان می شود.

 

تکنیک دوم

انتهای کار خودتان را در ذهن­تان تجسم کنید...

 یعنی اگر این کار انجام شود قراره این اتفاق برای من رخ دهد و در ذهنتان تصویر سازی کنید.

 

تکنیک سوم

 از خودتان بپرسید چه طوری قراره بهش برسم از چه روشی؟

 و این را برای خودتان مشخص کنید .

 

تکنیک چهارم 

آیا این بهترین راهیه که من انتخاب کردم؟

 اگر یاد بگیریم برای انجام هر کاری­ از همین چهار تا سؤال استفاده کنیم و خیلی اوقات از تفکر کند به جای تفکر تند استفاده کنیم شاید این قدر برنامه ­ریزی­ هایمان با شکست مواجه نمی­ شدند.

 

چهارم گام برای نظم و برنامه ریزی در زندگی

  • فروغ کاظم زاده
  • ۰
  • ۰

 

بد نیست که بحث دربارۀ ویژگی مطلوب نظم در برنامه ریزی را با چند سوال آغاز کنیم.آیا شما تا به حال با شخص نامنظم و موفقی برخورد کرده اید؟ به نظر شما مردم جوامع قانون مند و نظم پذیر ، موفق ترند یا مردم کشورهایی که دچار هرج و مرج بی قانونی هستند ؟

در مورد خودتان چه؟ زمانی که کارهایتان را با نظم و ترتیب انجام می دهید، بازدهی مطلوب تری دارید یا هنگامی که بدون هیچ برنامۀ خاصی و به صورت کاملاً تصادفی به انجام کارهایتان می پردازید؟

با پاسخ دادن به این پرسش ها متوجه می شویم، همۀ ما کمابیش با نظم در برنامه ریزی که یکی از اصول موفقیت در زندگی، شغل، تحصیل و دیگر فعالیت ها مواجه شدیم..

چرا باید نظم در برنامه ریزی داشته باشیم؟

این سوالی است که اکثر افراد بی نظم آن را می‌پرسند! افرادی که نمی‌خواهند به هیچ قیمتی عادت بی نظمی خود را ترک کرده و به منظم شدن روی بیاورند. در این مقاله به شما خواهیم گفت چرا باید نظم در برنامه ریزی داشته باشیم و همچنین تکنیک هایی را بیان خواهیم کرد که اگر آن ها را رعایت کنید، بدون شک می‌توانید نظم در برنامه ریزی را به وجود آورید! پس تا انتها با ما همراه باشید

می خواهید بدونید نظم چطوری در دنیای ما اتفاق می­افته­ ما می­دانیم نظم در دو محیط خارج و محیط داخل خودمان یعنی ذهنمان اتفاق می­افته. اما واقعاً چطوری؟ البته این رو هم بگم خیلی از افراد می­گن تیپ شخصیتی ما گونه­ ایه که نظم ­پذیر نیست و از این جور صحبت­ ها ….

البته از نظر من فقط یک توجیه !! چون این افراد ساختار کلی ذهن رو در نظر نمی­گیرند. اما قراره الان با هم چهار گام ارزشمند نظم در برنامه ریزی را طی می­کنیم و متوجه بشیم چطور نظم می­تونه در دنیای ما به وجود بیاد.

 

آیا نظم ذاتی است؟

اکثر سیاستمداران و معلمان در مقاطع تحصیلی مختلف، به ما گفته‌اند که ویژگی‌هایی از قبیل نظم و تصمیم گیری و استعداد، ذاتی هستند. در صورتی که اکثر این ویژگی اکتسابی ست. نظم پیدا کردن در کارها هم همینطور است. فقط باید شرایط لازم را در خودتان ایجاد کنید. منظورم از شرایط مناسب این است که با افراد منظم گفت و گو کنید و صحبت داشته باشید. خودتان را در بین کسانی قرار دهید که منظم هستند و به انضباط اهمیت می‌دهند. اگر خودتان را در محیط رشد قرار دهید، بهتر می‌توانید در زندگی خودتان عمل کنید. در ادامه گام های استقرار نظم در برنامه ریزی را بررسی می کنیم.

  • فروغ کاظم زاده
  • ۰
  • ۰

قانون 20/80 یا اصل پارتو

قانون 20/80 یکی از مفیدترین مفاهیم موجود در مدیریت زمان و زندگی افراد است. این قانون حاکی از آن است که 20 درصد از فعالیت‌های شما، 80 درصد نتیجه برای شما در بر خواهد داشت.

  • آقای ویلفردو پارتو در یک قانونی به اسم 20- 80 یک چیزی رو ثابت کرد که 80 درصد پول های ایتالیا در دست 20 درصد از آدم­هاست.

 خب یه سری نظریه ­ها اومد تعمیم داده شد بله 80 درصد پول ­های دنیا دست 20 درصد از آدم­هاست.

 بعد اومدن راجع به این فرضیه یه مقدار بیشتر تحقیق انجام دادن و متوجه شدند در خیلی از موارد دیگه صدق می­کند.

  • 80 درصد ترافیک جاده­ ها مربوط به 20 درصد اتوبان­ هاست،
  •  80 درصد فروش هر مغازه­ ای مربوط به 20 درصد اجناس آن مغازه است و دیدند در خیلی از زمینه­ ها این صدق می­کنه

یعنی اکثریت کم اهمیت و اقلیت پر اهمیت.

 

حالا مهم ترین سوال کارهای شما چه چیزهایی هستند؟

 

آن 20 درصد کلیدی را ما چه جوری پیدا کنیم؟ یک قانون خیلی راحتی به اسم قانون تفنگ ( حالا من خودم اسمشو گذاشتم ) یا قانون فشار فرض کنید که یک تفنگ گرفته شده پیش ذهن شما و به شما می گویند باید 20 درصد از کارها را فقط انجام بدهید و 80 درصد دیگه را حذف کنید.

خب ببینید اون 20 درصدی که شما فکر می­کنید نیاز به پیشرفت­تون داره یعنی برای پیشرفت­تون مهمه شما جدا می­کنید و یه مدتی روی اون 20 درصد تمرکز می­کنید اون 20 درصد روشون کار می­کنید، بعد می­بینید که چقدر نتایج مثبت­تری داره درآمدتون چقدر افزایش پیدا می­کنه، چقدر اعتماد به نفس­تون بالاتر می­ره.

خب پس ازتون خواهش می­کنم هر روز 20 درصد کارهای مفید خودتونو پیدا کنید و برای روی اون ­ها متمرکز بشید تا 80 درصد نتیجه­ ی مثبت­ تر رو بخواهید در زندگی و برنامه روزمره­ تان به دست بیاورید.

 

اگه در برنامه ریزی کارهاتون مشکل دارین مقاله اصول برنامه ریزی رو بخونید.

 

استفاده از قانون 20 80 در زندگی

به همین دلیل تا زمانی که 20 درصد کار مهم و با ارزش پیش رو دارید، باید از انجام 80 درصد کار بیهوده جداً خودداری کنید. قبل از شروع به انجام هر کاری، از خود بپرسید که این کار جزو 20 درصد فعالیت مهم زندگی‌تان است یا جزو 80 درصد فعالیت کم اهمیت؟

هیچ‌گاه کارهای کوچک را اول انجام ندهید. به یاد داشته باشید انتخاب شما هر چه که باشد، وقتی آن را بارها و بارها تکرار کنید، برایتان عادت می‌شود و ترک آن سخت خواهد بود. وقتی عادت کنید که روزتان را با کارهای کم اهمیت شروع کنید، خیلی زود به این شیوه عادت می‌کنید و این عادتی نیست که شما بخواهید در خود پرورش دهید.

همین که کار بر روی یک موضوع با اهمیت را آغاز کنید، انگیزه لازم برای ادامه دادن آن را پیدا خواهید کرد. تنها فکر کردن به شروع و اتمام یک کار مهم به شما انگیزه لازم را می‌دهد تا بر تنبلی خود غلبه کنید. معمولاً انجام کامل یک کار با ارزش به همان اندازه زمان می‌برد که یک کار کم ارزش زمان خواهد برد با این تفاوت که تکمیل کار با ارزش، احساس رضایت و غروری فوق‌العاده به شما می‌دهد در حالی که وقتی با همان میزان زمان و انرژی، کاری کم ارزش را تا آخر انجام می‌دهید، احساس رضایت شما بسیار اندک و ناچیز خواهد بود.

 

قانون 20/80 در مدیریت زمان

مدیریت زمان، در اصل مدیریت زندگی است که به معنی تسلط بر فعالیت هایی است که پیش رو دارید. شما به راحتی می‌توانید فعالیت های بعدی خود را انتخاب کنید، ولی نکته مهم در تعیین موفقیت شما در زندگی و کار، میزان توانایی شما در انتخاب بین چیزهای مهم و چیزهای کم اهمیت است. افراد موفق خود را موظف می‌دانند تا هر روزشان را با مهمترین وظیفه‌ای که پیش رو دارند آغاز کنند.

 

بخوانید :

اصول طلایی برنامه ریزی

 

استفاده از قانون 20/80 در هدف گذاری

تمامی اهدافی را که برای دست یابی بهشان تلاش می کنید، مد نظر قرار بدهید و زمان، انرژی یا سرمایه صرف‌شده برای هر یک از آنها را با میزان سوددهی فعالیت ها یا نزدیک شدن به هر هدف مقایسه کنید. سوددهی فعالیت ها برای شما هر چیزی می تواند باشد: از بهبود سلامت جسمانی گرفته تا بهتر شدن زندگی از لحاظ روابط عاطفی. برای به کار گرفتن قانون 20/80 باید سعی کنید تا حد امکان اهدافی را دنبال کنید که بیشترین سوددهی و ارزش را برای تان خواهند داشت.

 

دوره تکنیک های هدف گذاری رایگان کلیک کنید.

  • فروغ کاظم زاده