مدیریت زمان و برنامه ریزی / هدف گذاری

آموزش تکنیک های مدیریت زمان و رسیدن به موفقیت بابرنامه ریزی اصولی و هدف گذاری

مدیریت زمان و برنامه ریزی / هدف گذاری

آموزش تکنیک های مدیریت زمان و رسیدن به موفقیت بابرنامه ریزی اصولی و هدف گذاری

من فروغ کاظم زاده با بیش از 10 سال سابقه آموزش رشد کسب و کار و مدیریت زمان سعی بر آن دارم شما رو با تکنیک های اصولی برنامه ریزی آشنا کنم.

۱۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اصول برنامه ریزی» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

اهمیت مدیریت زمان در زندگی

اهمیت مدیریت زمان در زندگی به میزان تأثیر آن بر زندگی شخصی و شغلی شما برمی گردد. مدیریت زمان روز شما را سازماندهی می کند تا بهترین استفاده را برای هر لحظه پیدا کنید.

در حالی که نمی توانیم ساعات بیشتری به روز خود اضافه کنیم ، اما می توانم به شما در درک اهمیت مدیریت زمان و چگونگی مدیریت زمان در به حداکثر رساندن زمان خود کمک کنم. این فقط مهارتی نیست که کارآفرینان بر آن تسلط دارند. هر کس می تواند از مدیریت موثرتر وقت خود و قدردانی از آن برای منبع محدود موجود خود بهره مند شود.

اگر پول خود را گم کنید ، ممکن است فرصتی برای پس گرفتن آن پیدا کنید. اما یک ساعت تلف شده غیرقابل تعویض است.

مدیریت زمان عالی به شما امکان می دهد تعادل سالمی در روند کار و زندگی در خانه ایجاد کنید. عواقب ناشی از مدیریت زمان ناموفق شامل مهلت از دست رفته و زندگی با استرس بیش از حد است.

چرا مدیریت زمان برای شما مهم است ؟کلیک کنید

  • فروغ کاظم زاده
  • ۰
  • ۰

 

چرا مدیریت زمان؟ اهمیت مدیریت زمان چیست؟هدف از مطرح کردن مدیریت زمان چیست؟ با مدیریت زمان به چه چیزی دست می‌یابیم و اهمیت و ضرورت فراگیری این مهارت در چیست؟

باید گفت هدف از آموختن مهارت مدیریت زمان در این است که ما در طول بیست‌وچهار ساعت شبانه‌روز یا در طول هفته و ماه و سال بتوانیم از زمان و وقت ارزشمند خویش به شکل مؤثر بهینه و با رعایت اولویت‌ها استفاده کنیم و راه و مسیر پیشرفت و موفقیت و عملیاتی کردن کارها و انجام به‌موقع کارها را هموار سهل و آسان کنیم و از آرامش و انگیزه نیز برخوردار شویم.

مدیریت زمان از آن‌ جهت مهم و ارزشمند است که می‌تواند پایه و اساس موفقیت ما در زندگی باشد و ما را تبدیل به فردی کند که از زمان و وقت خود استفاده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی مؤثر، بهینه و بهره‌ور داشته باشیم و با یک نظم و هماهنگی و آمادگی قبلی فعالیت‌های زندگی خویش را اجرایی کنیم.

بدون شک یادگیری و برخورداری از مهارت مدیریت زمان برای هر فردی به‌ویژه در دنیای امروز یک ضرورت اجتناب‌ناپذیر و یک شکل از زندگی هدفمند و با برنامه است. انسان‌ها در دنیای امروز با این حجم از کار و فعالیت‌های روزانه یا باوجود اهداف و کارهای گوناگونی که دارند، بهتر است با برنامه‌ریزی زمانی و تقسیم‌بندی کارها به موفقیت و پیشرفت مطلوب خود برسند.اگر کاملاً نمی دانید که چرا مدیریت زمان مهم است ، ممکن است انگیزه تغییر نداشته باشید.به همین دلیل شما باید به تصویر کلی نگاه کنید.

چرا مدیریت زمان اینقدر مهم است؟ در اینجا 7 دلیل برتر ذکر شده است :

  • فروغ کاظم زاده
  • ۰
  • ۰

هفت گام موثر مدیریت زمان

تا به حال به زمان های با ارزشی که بخاطر یک سری کارهای بیهوده صرف کرده اید فکر کردید؟زمانی که هر روز هدر میدهید دیگر قابل جبران نخواهد بود. زمانی که امروز صبح را بدون فکر صرف گشت زدن در فضای مجازی را کرده اید زمانی است که دیگر هرگز نمی توانید برگردید. زمانی است که می توانستید به دنبال کارهای پربازده تری مانند کار ، رشد شخصی (اعم از جسمی یا ذهنی) یا یادگیری چیزهای مفیدی مانند مهارت جدید باشید که قابلیت اشتغال شما را افزایش می دهد.در این مقاله گام های مدیریت زمان را خواهید آموخت. این استراتژی ها را دنبال کنید و قادر خواهید بود زمان خود را به شیوه ای بسیار کارآمدتر و در نتیجه بهره وری شخصی بیشتر به کار گیرید.

گام اول مدیریت زمان لیست انجام کارها را بنویسید

مسلح شدن به لیست کارهای روزمره یکی از موثرترین استراتژی های مدیریت زمان است. با دانستن اینکه دقیقاً چه کاری لازم است در هر روز انجام دهید ، کمتر وقت خود را برای انجام کارهای غیر ضروری هدر می دهید. لیستی از کارهایی که به درستی تفکر شده است به شما کمک می کند آنچه ضروری است و عمدتا غیرضروری را تشخیص دهید. من شخصاً توصیه می کنم هنگام تکمیل موارد ، موارد را بررسی کنید. این به شما کمک می کند تا تمرکزخود را حفظ کنید.

ادامه مطلب

  • فروغ کاظم زاده
  • ۰
  • ۰

 

آیا از انبوه کارهای تلنبارشده روی‌هم و انجام ‌ندادنشان کلافه شده‌اید؟ اگر این‌طور است، حتما به روش برنامه ریزی به روش gtd برای مدیریت زمان نیاز دارید.

برای همه‌ی ما بارها پیش آمده کار مهمی به‌ذهنمان رسیده و به خودمان وعده داده‌ایم که به‌محض رسیدن به خانه یا محل کار، آن‌ را انجام می‌دهیم؛ اما وقتی به آن مکان می‌رسیم، انبوه کارها و اخبار دیگری که به‌ما می‌رسد، باعث می‌شود آن کار مهم را فراموش کنیم. بعد از مدتی، به‌یاد می‌آوریم قرار بود کار مهمی انجام دهیم و ناباورانه با خود می‌اندیشیم چرا کاری که این‌قدر برایمان اهمیت دارد، به‌راحتی فراموش می‌کنیم؟

این اتفاق یک دلیل مشخص دارد و آن این است که مغز وظیفه‌ی ایجاد ایده‌ها برای انجام کارها را دارد و نه نگه‌داشتن آن‌ها در ذهن. آنچه می‌تواند به ما در این مسیر کمک کند، روش معروف دیوید آلن با عنوان به‌انجام رساندن کارها (G.T.D) است برنامه ریزی به روش  gtd (مخفف عبارت Getting Things Done) روشی جهانی برای داشتن بهره‌وری فراوان و بدون استرس است.

ابتدا ببنینم دیود الن کیست سپس مختصری در مورد روش gtd صحبت کنیم

کلیک کنید

 

  • فروغ کاظم زاده
  • ۰
  • ۰

 

چطور به خودمان انگیزه بدهیم تا طبق برنامه ریزی که کردیم، عمل کنیم؟ چگونه برنامه ریزی خودمان را عملی کنیم؟ چکار کنیم که به برنامه خودمان پایبند باشیم؟برنامه ریزی کاری است که اکثر ما در انجام دادن آن خوب هستیم اما تعداد خیلی کمی از افراد میتوانند برنامه ریزی خود را عملی کنند و به برنامه های خود پایبند باشند.

 

برای ادامه مقاله کلیک کنید.

 

چرا نمی توانم به برنامه هایم پایبند باشم؟

مغز ما اشتیاق زیادی به آینده داره. اقداماتی که ما رو به آینده میرسونه برای اون خیلی ارزشمند هست. در نتیجه وقتی داریم برنامه ریزی می کنیم و به انجام کارهایی فکر می کنیم که ما رو به هدفون میرسونه خیلی ذوق و شوق داریم. برای مثال من میدونم که اگر روزی ۵ ساعت بر روی کسب و کارم زمان بگذارم و کارهای x, y, z را انجام دهم سال آینده به درامد مورد نظرم میرسم و این موضوع باعث میشه که کلی برای برنامه ریزی هیجان زده باشم..

نمونه دیگر…

و یا مثال دیگه اینکه وقتی میدونید اگر روزی ۸ ساعت درس بخونید در کنکور در رشته مورد نظرتون پذیرفته میشوید اشتیاق زیادی به برنامه ریزی پیدا می کنید و دوست دارید که هرچه سریع تر به خواسته خود برسید. برای همین به سرعت دست به برنامه ریزی میزنید و اولویت هایتان را مشخص می کنید. سپس تصمیم میگیرید که از فردا به برنامه خود عمل کنید اما فردا میشود و …

برخلاف ارزشمند بودن آینده ، مغز ما از لحظه حال گریزان است. او تمایل دارد بیشتر در آینده باشد و به آینده برسد و بنابراین لحظه حال را از دست میدهد. بنابراین ما با تناقض رو به رو میشویم. با اینکه خیلی اهداف خود را دوست داریم و کلی برای رسیدن به آنها هیجان داریم اما نمی خواهیم که در لحظه حال برای آنها تلاش کنیم و انجام اقداماتی که برای آنها برنامه ریزی کرده ایم خسته کننده به نظر میرسد. در نتیجه مغز مان تصمیم میگرید که حواس ما را پرت کند و ما را مشغول انجام کارهای راحت تری کند

  • فروغ کاظم زاده
  • ۰
  • ۰

همان‌طور که تکنولوژی درحال پیشرفت است و دستیابی به اطلاعات کار ساده‌تری شده، تعریف موفقیت‌ هم با چالش‌های تازه‌ای روبه‌رو شده است. بسیاری از مردم در دور باطلی از رقابت برای دستیابی به نیازهای اولیه گیر کرده‌اند و در همین حال تلاش می‌کنند فرمول واقعی موفقیت را به دست آورند. با جست‌وجویی ساده در اینترنت برای پیداکردن نکاتی کاربردی، با ابزارها، روش‌ها و نظریه‌هایی روبه‌رو می‌شوید که بیشتر موجب پریشانی‌تان خواهند شد. با هر کلیک مطالب زیادی خواهید دید که برای رسیدن به موفقیت‌های یک‌شبه پیشنهادهایی ارائه می‌دهند. کلاس‌های آموزشی، ویدئوها، مقاله‌ها و کتاب‌هایی نیز درباره چگونگی رسیدن به موفقیت‌های مالی در دسترس شما خواهند بود؛ اما اگر بگوییم رسیدن به این موفقیت آن‌طور نیست که عشده‌ای آن را پیچیده جلوه می‌دهند، چه واکنشی خواهید داشت؟ در ادامه ۹ عادت موفقیت‌آمیز برای میلیاردر شدن را به شما معرفی می‌کنیم.

۱. مطالعه به‌منظور توسعه فردی

 

مطالعه روزانه برای بیشتر میلیاردرها یکی از عادت‌هایی است که به آن پایبندند؛ مثلا اگر شما کارآفرین باشید، برای تبدیل شدن به رهبری کارآمد و تولید‌کننده باید مطالعه کنید. این کار به شما کمک می‌کند اکثر مواقع بدون نیاز به ثبت‌نام در کلاس‌های مربوط به رشته بیزینس، نکات جدیدی یاد بگیرید و رشد کنید.

یک تحقیق مشخص کرد حدود ۸۵ درصد از میلیاردرهای خودساخته، در هر ماه حداقل دو کتاب مطالعه می‌کنند. وارن بافت، سرمایه‌گذار و اقتصاددان آمریکایی، نمونه بارز یکی از این افراد است. او ۸۰ درصد زمان خود را در روز به مطالعه‌کردن اختصاص می‌دهد. وارن بافت در اولین روزهای سرمایه گذاری خود، روزانه حدود ۶۰۰ تا ۱۰۰۰ صفحه مطالعه می‌کرد.

درحالی‌که افراد ثروتمند گاهی تنها برای سرگرمی مطالعه می‌کنند، روی بهبود خودشان نیز متمرکز هستند. آنها موضوع‌هایی درباره رهبری، چگونگی انجام‌دادن کارها، کمک به خود، زندگینامه، تکنیک‌ها و رخدادهای کنونی را برای مطالعه انتخاب می‌کنند.

۲. داشتن چندین منبع برای کسب درآمد

 

  • فروغ کاظم زاده
  • ۰
  • ۰

در این مقاله می خواهیم در مورد کتاب هفت عادت مردمان مؤثر اثر استفاون کاوی صحبت کنیم .واقعیتش اینه که موضوع بحث ما هفت عادت مردمان مؤثر نیست و ما می­خواهیم در خصوص عادات مردمان غیر مؤثر صحبت کنیم .اما من فقط می­خواهم به صورت تیتروار این هفت عادت رو بگم و ببینیم چند مورد رو در طول زندگی انجام می­دهیم؟

 

 عادت مثبت اول عامل باشید: 

  یعنی مسئولیت زندگی خودمان را بپذیریم

 

عادت دوم مثبت چشم ­انداز داشته باشیم :

عادت دوم ما را تمرین می دهد تا پیش بینی کنیم که آینده موضوع مورد نظرمان چگونه خواهد بود و یادآور این ضرب المثل قدیمی است که اگر نمی دانید کجا می خواهید بروید، همه راه ها شما را به مقصد می رساند. شروع ذهنی از پایان می گوید که آنچه می خواهید بدان برسید را تجسم کنید.

آینده تا به امروز ما را به مقصد راهنمایی می کند، چیزی که با کمک نتیجه نهایی ایده ال به آن معنا می بخشیم با تمام مزایا و ویژگی ها، مثبت و بدون هرگونه عیب یا ضرری همان چیزی است که استفان کاوی در تشریح عادت دوم در کتاب خود بیان داشته است. ذهنا از پایان آغاز کنید یعنی به روشنی مقصدتان را بدانید. تا بدانید که می خواهید به کجا برسید.

 

عادت سوم اقدام کنید

ولی برای اقدام کردن حتماً اولویت­ بندی داشته باشید. 

 

عادت چهارم: برنده – برنده اندیشیدن

از منظر یک عادت فردی مرتبط با دیگران،

مردمان موثر، تفکر برنده – برنده دارند؛ همان طور که این تئوری به ما کمک می کند تا به وسیله روش های نظام یافته به راه حل برنده – برنده دست یابیم. دو چیزی که بسیار به یکدیگر نزدیک و متصل هستند.

 

عادت 5: اول فهمیدن و سپس فهماندن

اول در پی فهمیدن باشید، سپس سعی کنید بفهمانید. این کار به نظر ساده می نماید اما در عمل دشوار است.

عادت پنجم می گوید که پیش از توجه به دیدگاه خودمان، به موضوع از دید دیگران نیز بنگریم.

در کتاب استفان کاوی، عادت ششم به کارگیری توام پنج عادت پیشین است. بنابراین، این عادت به تنهایی شامل تمام اجزای آنها نیز می شود.

 

عادت ششم مردمان موثر :

همیشه در پی هم­افزایی باشیم نقاط قوت و ضعف خودمان را بشناسیم و اون­هارو تقویت کنیم .

 

عادت هفتم مردمان موثر :

اره­ ی خودمان را تیز کنیم و مدام در حال نوسازی و به سازی خودمون باشیم.

این­ ها هفت عادت مردمان موثر بود که از دیدگاه آقای استفان کاوی جزء عادات مردمان مؤثره ولی ما تصمیم داریم هفت عادت مردمان غیر مؤثر رو بررسی کنیم چرا؟

چون آنچه که ما در زندگی­مان به دست میاوریم حاصل عادات کوچکی هست که به صورت روزانه داریم آن­ها را تکرار می­کنیم.

 

                                           پیشنهاد می شود بهترین کتاب های موفقیت را بخوانید.

 

عادت اول گم شدن :

 خیلی اوقات ما در زندگی­ هامون گم می­شویم و دقیقا نمیدونیم داریم کجا می­رویم و یا این که کجا باید بریم؟ و خیلی اوقات در بسیاری از زندگی ­های ما این جور اتفاقات خیلی برامون پیش اومده و درگیر یه سری کارهای روتین روزمره می­شویم و اصلا نمی­دونیم کجا باید بریم و کجا هستیم.

حتی الان من یه مثل خیلی ساده بخوام براتون بزنم در نظر بگیرید یک نفر میاد زیر پست من یه کامنتی رو می­نویسه که در اون صحبتش بر اینه اصلا چرا داری این صحبت­ هارو می­کنی و یک فیدبک منفی رو داره به من می­ده، از این که من کی هستم و من قراره کی باشم نوع پاسخ ­دهی من متفاوت میشه.

  • فروغ کاظم زاده
  • ۰
  • ۰

چرا در به ثمر رساندن تصمیماتمان ثابت قدم نیستیم؟

رسیدن به اهداف و کارها مستلزم تلاش است. همیشه رسیدن به لذت آنی آسان‌‌تر است و به تلاش آنچنانی هم نیازی ندارد. خوردن، نوشیدن، سیگار کشیدن و به تفریح رفتن تلاش نمی‌خواهد و آن چیزی است که می‌توانید سریع به آن برسید.

ولی بدنسازی و کاهش وزن به وقت و تلاش نیاز دارد. پس از اینکه شما کاری را رها می‌کنید، چه اتفاقی می‌افتد؟ به خاطر نداشتن خودانضباطی احساس بدی خواهید داشت و سعی می‌کنید کار خود را توجیه کنید. پس از مدتی وقتی فردی را می‌بینید که با خودانضباطی توانسته در آن کاری که شما می‌خواستید انجام دهید،‌ موفق شود. به او غبطه می‌خورید و از دست خود ناراحت می‌شوید

. تفاوت بین شما و آن فرد در این است که او خودانضباطی داشته و برای رسیدن به نتیجه کارش ثابت قدم بوده ولی شما اینگونه نبوده‌اید. شاید بگویید که آن ها خوش‌شانس هستند اما این به شانس ربطی ندارد. موفقیت آن ها مستلزم خودانضباطی است که شما هم می‌توانید داشته باشید.

 

پیشنهاد می شود 4 گام نظم در برنامه ریزی برای زندگی را بخوانید.

 

 علت اصلی این در نوع نگرش و بینش ماست. در مجموع بخواهم

به صورت خلاصه بگویم ما دو نوع تفکر داریم :

   تفکر آهسته :

تفکر سریع در تفکر آهسته تفکری هست که نیاز دارد جزئیات بیشتری بررسی شود، یک سری اقدامات برایش انجام شود.

    تفکر سریع:

 تفکری هست که نتیجه اش زود هنگامه مثل برنامه ریزی­ های روزانه. حالا ما چرا در برنامه­ ریزی­ هایمان با شکست مواجه می­شویم؟

به این دلیل که ما داریم از تفکر سریع به جای تفکر آهسته استفاده می­کنیم .بی ­جهت تصمیم می­گیریم که رژیم بگیریم و بعد از چند روز آن را رها می­کنیم اون رژیم را با یک برنامه می­نویسیم و بعد از چند روز پشیمان می­شویم.

 

حالا چه کار کنیم که از تفکر آهسته به جای تفکر سریع استفاده کنیم؟

تکنیک اول

از خودمان بپرسیم می­خواهیم چه کار کنیم؟

 یعنی این که قراره هدفمان چی باشد؟ چون اگر این برای ما مشخص نباشه اصلا واقعاً بیهوده داریم پیش می­رویم در هر کاری. ببینید خیلی اوقات ما این قدر درگیر روزمرگی­ های خودمون می­شیم و مدام داریم کار می کنیم خیلی اوقات متوجه نیستیم اصلا داریم چه کار می کنیم حتی پس بیاییم از این به بعد وقتی که می خواستیم هر کاری را انجام دهیم اول از خودمان بپرسیم می­خواهیم چه کار کنیم؟اولین سوال از خودتان یکی از تکنیک های ثابت قدم بودن شما در کار و اهدافتان می شود.

 

تکنیک دوم

انتهای کار خودتان را در ذهن­تان تجسم کنید...

 یعنی اگر این کار انجام شود قراره این اتفاق برای من رخ دهد و در ذهنتان تصویر سازی کنید.

 

تکنیک سوم

 از خودتان بپرسید چه طوری قراره بهش برسم از چه روشی؟

 و این را برای خودتان مشخص کنید .

 

تکنیک چهارم 

آیا این بهترین راهیه که من انتخاب کردم؟

 اگر یاد بگیریم برای انجام هر کاری­ از همین چهار تا سؤال استفاده کنیم و خیلی اوقات از تفکر کند به جای تفکر تند استفاده کنیم شاید این قدر برنامه ­ریزی­ هایمان با شکست مواجه نمی­ شدند.

 

چهارم گام برای نظم و برنامه ریزی در زندگی

  • فروغ کاظم زاده
  • ۰
  • ۰

 

بد نیست که بحث دربارۀ ویژگی مطلوب نظم در برنامه ریزی را با چند سوال آغاز کنیم.آیا شما تا به حال با شخص نامنظم و موفقی برخورد کرده اید؟ به نظر شما مردم جوامع قانون مند و نظم پذیر ، موفق ترند یا مردم کشورهایی که دچار هرج و مرج بی قانونی هستند ؟

در مورد خودتان چه؟ زمانی که کارهایتان را با نظم و ترتیب انجام می دهید، بازدهی مطلوب تری دارید یا هنگامی که بدون هیچ برنامۀ خاصی و به صورت کاملاً تصادفی به انجام کارهایتان می پردازید؟

با پاسخ دادن به این پرسش ها متوجه می شویم، همۀ ما کمابیش با نظم در برنامه ریزی که یکی از اصول موفقیت در زندگی، شغل، تحصیل و دیگر فعالیت ها مواجه شدیم..

چرا باید نظم در برنامه ریزی داشته باشیم؟

این سوالی است که اکثر افراد بی نظم آن را می‌پرسند! افرادی که نمی‌خواهند به هیچ قیمتی عادت بی نظمی خود را ترک کرده و به منظم شدن روی بیاورند. در این مقاله به شما خواهیم گفت چرا باید نظم در برنامه ریزی داشته باشیم و همچنین تکنیک هایی را بیان خواهیم کرد که اگر آن ها را رعایت کنید، بدون شک می‌توانید نظم در برنامه ریزی را به وجود آورید! پس تا انتها با ما همراه باشید

می خواهید بدونید نظم چطوری در دنیای ما اتفاق می­افته­ ما می­دانیم نظم در دو محیط خارج و محیط داخل خودمان یعنی ذهنمان اتفاق می­افته. اما واقعاً چطوری؟ البته این رو هم بگم خیلی از افراد می­گن تیپ شخصیتی ما گونه­ ایه که نظم ­پذیر نیست و از این جور صحبت­ ها ….

البته از نظر من فقط یک توجیه !! چون این افراد ساختار کلی ذهن رو در نظر نمی­گیرند. اما قراره الان با هم چهار گام ارزشمند نظم در برنامه ریزی را طی می­کنیم و متوجه بشیم چطور نظم می­تونه در دنیای ما به وجود بیاد.

 

آیا نظم ذاتی است؟

اکثر سیاستمداران و معلمان در مقاطع تحصیلی مختلف، به ما گفته‌اند که ویژگی‌هایی از قبیل نظم و تصمیم گیری و استعداد، ذاتی هستند. در صورتی که اکثر این ویژگی اکتسابی ست. نظم پیدا کردن در کارها هم همینطور است. فقط باید شرایط لازم را در خودتان ایجاد کنید. منظورم از شرایط مناسب این است که با افراد منظم گفت و گو کنید و صحبت داشته باشید. خودتان را در بین کسانی قرار دهید که منظم هستند و به انضباط اهمیت می‌دهند. اگر خودتان را در محیط رشد قرار دهید، بهتر می‌توانید در زندگی خودتان عمل کنید. در ادامه گام های استقرار نظم در برنامه ریزی را بررسی می کنیم.

  • فروغ کاظم زاده
  • ۰
  • ۰

قانون 20/80 یا اصل پارتو

قانون 20/80 یکی از مفیدترین مفاهیم موجود در مدیریت زمان و زندگی افراد است. این قانون حاکی از آن است که 20 درصد از فعالیت‌های شما، 80 درصد نتیجه برای شما در بر خواهد داشت.

  • آقای ویلفردو پارتو در یک قانونی به اسم 20- 80 یک چیزی رو ثابت کرد که 80 درصد پول های ایتالیا در دست 20 درصد از آدم­هاست.

 خب یه سری نظریه ­ها اومد تعمیم داده شد بله 80 درصد پول ­های دنیا دست 20 درصد از آدم­هاست.

 بعد اومدن راجع به این فرضیه یه مقدار بیشتر تحقیق انجام دادن و متوجه شدند در خیلی از موارد دیگه صدق می­کند.

  • 80 درصد ترافیک جاده­ ها مربوط به 20 درصد اتوبان­ هاست،
  •  80 درصد فروش هر مغازه­ ای مربوط به 20 درصد اجناس آن مغازه است و دیدند در خیلی از زمینه­ ها این صدق می­کنه

یعنی اکثریت کم اهمیت و اقلیت پر اهمیت.

 

حالا مهم ترین سوال کارهای شما چه چیزهایی هستند؟

 

آن 20 درصد کلیدی را ما چه جوری پیدا کنیم؟ یک قانون خیلی راحتی به اسم قانون تفنگ ( حالا من خودم اسمشو گذاشتم ) یا قانون فشار فرض کنید که یک تفنگ گرفته شده پیش ذهن شما و به شما می گویند باید 20 درصد از کارها را فقط انجام بدهید و 80 درصد دیگه را حذف کنید.

خب ببینید اون 20 درصدی که شما فکر می­کنید نیاز به پیشرفت­تون داره یعنی برای پیشرفت­تون مهمه شما جدا می­کنید و یه مدتی روی اون 20 درصد تمرکز می­کنید اون 20 درصد روشون کار می­کنید، بعد می­بینید که چقدر نتایج مثبت­تری داره درآمدتون چقدر افزایش پیدا می­کنه، چقدر اعتماد به نفس­تون بالاتر می­ره.

خب پس ازتون خواهش می­کنم هر روز 20 درصد کارهای مفید خودتونو پیدا کنید و برای روی اون ­ها متمرکز بشید تا 80 درصد نتیجه­ ی مثبت­ تر رو بخواهید در زندگی و برنامه روزمره­ تان به دست بیاورید.

 

اگه در برنامه ریزی کارهاتون مشکل دارین مقاله اصول برنامه ریزی رو بخونید.

 

استفاده از قانون 20 80 در زندگی

به همین دلیل تا زمانی که 20 درصد کار مهم و با ارزش پیش رو دارید، باید از انجام 80 درصد کار بیهوده جداً خودداری کنید. قبل از شروع به انجام هر کاری، از خود بپرسید که این کار جزو 20 درصد فعالیت مهم زندگی‌تان است یا جزو 80 درصد فعالیت کم اهمیت؟

هیچ‌گاه کارهای کوچک را اول انجام ندهید. به یاد داشته باشید انتخاب شما هر چه که باشد، وقتی آن را بارها و بارها تکرار کنید، برایتان عادت می‌شود و ترک آن سخت خواهد بود. وقتی عادت کنید که روزتان را با کارهای کم اهمیت شروع کنید، خیلی زود به این شیوه عادت می‌کنید و این عادتی نیست که شما بخواهید در خود پرورش دهید.

همین که کار بر روی یک موضوع با اهمیت را آغاز کنید، انگیزه لازم برای ادامه دادن آن را پیدا خواهید کرد. تنها فکر کردن به شروع و اتمام یک کار مهم به شما انگیزه لازم را می‌دهد تا بر تنبلی خود غلبه کنید. معمولاً انجام کامل یک کار با ارزش به همان اندازه زمان می‌برد که یک کار کم ارزش زمان خواهد برد با این تفاوت که تکمیل کار با ارزش، احساس رضایت و غروری فوق‌العاده به شما می‌دهد در حالی که وقتی با همان میزان زمان و انرژی، کاری کم ارزش را تا آخر انجام می‌دهید، احساس رضایت شما بسیار اندک و ناچیز خواهد بود.

 

قانون 20/80 در مدیریت زمان

مدیریت زمان، در اصل مدیریت زندگی است که به معنی تسلط بر فعالیت هایی است که پیش رو دارید. شما به راحتی می‌توانید فعالیت های بعدی خود را انتخاب کنید، ولی نکته مهم در تعیین موفقیت شما در زندگی و کار، میزان توانایی شما در انتخاب بین چیزهای مهم و چیزهای کم اهمیت است. افراد موفق خود را موظف می‌دانند تا هر روزشان را با مهمترین وظیفه‌ای که پیش رو دارند آغاز کنند.

 

بخوانید :

اصول طلایی برنامه ریزی

 

استفاده از قانون 20/80 در هدف گذاری

تمامی اهدافی را که برای دست یابی بهشان تلاش می کنید، مد نظر قرار بدهید و زمان، انرژی یا سرمایه صرف‌شده برای هر یک از آنها را با میزان سوددهی فعالیت ها یا نزدیک شدن به هر هدف مقایسه کنید. سوددهی فعالیت ها برای شما هر چیزی می تواند باشد: از بهبود سلامت جسمانی گرفته تا بهتر شدن زندگی از لحاظ روابط عاطفی. برای به کار گرفتن قانون 20/80 باید سعی کنید تا حد امکان اهدافی را دنبال کنید که بیشترین سوددهی و ارزش را برای تان خواهند داشت.

 

دوره تکنیک های هدف گذاری رایگان کلیک کنید.

  • فروغ کاظم زاده