مدیریت زمان و برنامه ریزی / هدف گذاری

آموزش تکنیک های مدیریت زمان و رسیدن به موفقیت بابرنامه ریزی اصولی و هدف گذاری

مدیریت زمان و برنامه ریزی / هدف گذاری

آموزش تکنیک های مدیریت زمان و رسیدن به موفقیت بابرنامه ریزی اصولی و هدف گذاری

من فروغ کاظم زاده با بیش از 10 سال سابقه آموزش رشد کسب و کار و مدیریت زمان سعی بر آن دارم شما رو با تکنیک های اصولی برنامه ریزی آشنا کنم.

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «هفت عادت مردمان موثر» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

توسعه فردی چیست؟

توسعه فردی چیست؟

به طور کلی به تمامی رفتارها و مهارت هایی شخصی که در راستای بهبود وضعیت فعلی مورد استفاده قرار می گیرند به اصطلاح توسعه فردی گفته می شود. به زبان ساده تر فرض کنید شما یک مهارت خاصی را دارید، برای اینکه در حرفه و تخصص خودتان به بهترین تبدیل شوید نیاز به توسعه خود دارید. یا مثال دیگری برای درک بهتر تصور کنید شما یک طراح هستید، وقتی شما در شغل خود بخواهید به بهترین تبدیل شوید، باید مراحل مربوط به توسعه خودتان را طی کنید.

البته توجه داشته باشید به دست آوردن مهارت های جدید و یادگیری در مسیر موفقیت فردی نیز مربوط به مبحث توسعه فردی می باشد. و به طور کلی می توان این مورد را دستیابی به مهارت های جدید دانست.

چرا بهبود فردی مهم است؟

همه ما انسان ها نیاز به رشد داریم. همیشه اصطلاح رشد را در کنار توسعه به کار می ببرند و آن را رشد و توسعه فردی می نامند. شخصی می خواهد درآمدش بیشتر شود، کسی می خواهد به معرف ترین بازیگر دنیا تبدیل شود و بسیاری موارد مشابه دیگر … به همین دلیل است که همه انسان ها به رشد و توسعه فردی نیاز دارند.

وضعیت فعلی هر فردی یا به اصطلاح محدوده ای که در آن قرار دارد حاصل رشد فرد می باشد. اگر شما یک دانشجو هستید یعنی مراحل قبلی تحصیل را پشت سر گذاشته اید. کسی که راننده کامیون است، یعنی بعد از گذراندن چندین مرحله مختلف به این درجه دست یافته است. با این تفاصیر همه انسان ها چه بخواهند چه نخواهند درگیر موضوع توسعه فردی هستند

ادامه مطلب

  • فروغ کاظم زاده
  • ۰
  • ۰

مدیریت زمان، مهارتی است که به شما کمک می‌کند از وقت‌تان حداکثر بهره را ببرید، اما کار آسانی نیست و موانع خاص خودش را دارد. در این مطلب، شما خواهید دید که موانع مدیریت زمان چیست.

 

چه موانع متداولی بر سر راه دستیابی افراد به هدف‌شان وجود دارد و برای عبور از این موانع، چه کارهایی می‌توان کرد؟ اینها ۱۰ چالش مهمی هستند که مردم در به‌انجام‌رساندن کارهای‌شان با آنها روبه‌رو هستند (به‌ترتیب معکوس):

 

مانع شماره‌ی ۱۰: احساس دستپاچگی می‌کنم

 

این احساس معمولا به یکی از این دو علت به‌وجود می‌آید:

اولین علت موانع مدیریت زمان، آن است که مردم با فرض اینکه هرچه بیشتر کار کنند بهتر است، فکر می‌کنند باید همه‌ی کارها را با هم انجام دهند. بهترین راه برای حل این مشکل، تمرکز روی انجام‌دادن فقط چند کار مشخص است. کارها را اولویت‌بندی کنید و یاد بگیرید به هرچیزی که در لیست‌تان قرار ندارد، نه بگویید

علت دومی که مردم احساس دستپاچگی می‌کنند، این است که یکباره همه‌ی کارهایی را که باید انجام دهند، از نظر می‌گذرانند و فکر می‌کنند همه‌ی کارها را باید همین حالا انجام دهند. برای به‌حداقل‌رساندن این احساس، سعی کنید تمام کارهایی را که می‌توانید فردا انجام دهید، یادداشت کنید. آن لیست را در جایی مطمئن بگذارید و تا فردا درمورد هیچ‌کدام از کارهای آن لیست فکر نکنید.

 

مانع شماره‌ی ۹: همیشه در حالت انفعالی هستم

 

هنگامی که در حالت انفعالی گیر می‌کنید، پیشرفت در امور مهم برای‌تان دشوار می‌شود. هر روز، زمانی را به کارکردن روی پروژه‌هایی اختصاص دهید که بیشترین اهمیت را برای‌تان دارند. عادت کنید که مشکلات را زودتر از موعد مقرر حل کنید، یعنی قبل از آنکه به بحران تبدیل شوند

 

مانع شماره‌ی ۸: کاری را که شروع می‌کنم، به‌پایان نمی‌رسانم

 

آغازکردن پرو‌ژه‌ها و به‌اتمام‌نرساندن آنها یعنی اتلاف وقت واقعی. علاوه‌براین، تقریبا همه‌، تمام کارهای خود را برای فرد دیگری مثل مافوق، رئیس و… انجام می‌دهند. بااین‌حساب، نه‌تنها لازم است کاری را که شروع می‌کنید، به پایان برسانید، بلکه باید آن را طوری به آن شخص تحویل دهید که ارزش کار شما را درک کند. به‌یاد داشته باشید بخشی از به‌پایان‌رساندن کار، ارائه‌ی درست آن است.

ادامه مقاله

حتما بخوانید : مدیریت زمان چیست؟

 

  • فروغ کاظم زاده
  • ۰
  • ۰

در این مقاله می خواهیم در مورد کتاب هفت عادت مردمان مؤثر اثر استفاون کاوی صحبت کنیم .واقعیتش اینه که موضوع بحث ما هفت عادت مردمان مؤثر نیست و ما می­خواهیم در خصوص عادات مردمان غیر مؤثر صحبت کنیم .اما من فقط می­خواهم به صورت تیتروار این هفت عادت رو بگم و ببینیم چند مورد رو در طول زندگی انجام می­دهیم؟

 

 عادت مثبت اول عامل باشید: 

  یعنی مسئولیت زندگی خودمان را بپذیریم

 

عادت دوم مثبت چشم ­انداز داشته باشیم :

عادت دوم ما را تمرین می دهد تا پیش بینی کنیم که آینده موضوع مورد نظرمان چگونه خواهد بود و یادآور این ضرب المثل قدیمی است که اگر نمی دانید کجا می خواهید بروید، همه راه ها شما را به مقصد می رساند. شروع ذهنی از پایان می گوید که آنچه می خواهید بدان برسید را تجسم کنید.

آینده تا به امروز ما را به مقصد راهنمایی می کند، چیزی که با کمک نتیجه نهایی ایده ال به آن معنا می بخشیم با تمام مزایا و ویژگی ها، مثبت و بدون هرگونه عیب یا ضرری همان چیزی است که استفان کاوی در تشریح عادت دوم در کتاب خود بیان داشته است. ذهنا از پایان آغاز کنید یعنی به روشنی مقصدتان را بدانید. تا بدانید که می خواهید به کجا برسید.

 

عادت سوم اقدام کنید

ولی برای اقدام کردن حتماً اولویت­ بندی داشته باشید. 

 

عادت چهارم: برنده – برنده اندیشیدن

از منظر یک عادت فردی مرتبط با دیگران،

مردمان موثر، تفکر برنده – برنده دارند؛ همان طور که این تئوری به ما کمک می کند تا به وسیله روش های نظام یافته به راه حل برنده – برنده دست یابیم. دو چیزی که بسیار به یکدیگر نزدیک و متصل هستند.

 

عادت 5: اول فهمیدن و سپس فهماندن

اول در پی فهمیدن باشید، سپس سعی کنید بفهمانید. این کار به نظر ساده می نماید اما در عمل دشوار است.

عادت پنجم می گوید که پیش از توجه به دیدگاه خودمان، به موضوع از دید دیگران نیز بنگریم.

در کتاب استفان کاوی، عادت ششم به کارگیری توام پنج عادت پیشین است. بنابراین، این عادت به تنهایی شامل تمام اجزای آنها نیز می شود.

 

عادت ششم مردمان موثر :

همیشه در پی هم­افزایی باشیم نقاط قوت و ضعف خودمان را بشناسیم و اون­هارو تقویت کنیم .

 

عادت هفتم مردمان موثر :

اره­ ی خودمان را تیز کنیم و مدام در حال نوسازی و به سازی خودمون باشیم.

این­ ها هفت عادت مردمان موثر بود که از دیدگاه آقای استفان کاوی جزء عادات مردمان مؤثره ولی ما تصمیم داریم هفت عادت مردمان غیر مؤثر رو بررسی کنیم چرا؟

چون آنچه که ما در زندگی­مان به دست میاوریم حاصل عادات کوچکی هست که به صورت روزانه داریم آن­ها را تکرار می­کنیم.

 

                                           پیشنهاد می شود بهترین کتاب های موفقیت را بخوانید.

 

عادت اول گم شدن :

 خیلی اوقات ما در زندگی­ هامون گم می­شویم و دقیقا نمیدونیم داریم کجا می­رویم و یا این که کجا باید بریم؟ و خیلی اوقات در بسیاری از زندگی ­های ما این جور اتفاقات خیلی برامون پیش اومده و درگیر یه سری کارهای روتین روزمره می­شویم و اصلا نمی­دونیم کجا باید بریم و کجا هستیم.

حتی الان من یه مثل خیلی ساده بخوام براتون بزنم در نظر بگیرید یک نفر میاد زیر پست من یه کامنتی رو می­نویسه که در اون صحبتش بر اینه اصلا چرا داری این صحبت­ هارو می­کنی و یک فیدبک منفی رو داره به من می­ده، از این که من کی هستم و من قراره کی باشم نوع پاسخ ­دهی من متفاوت میشه.

  • فروغ کاظم زاده
  • ۰
  • ۰

چرا در به ثمر رساندن تصمیماتمان ثابت قدم نیستیم؟

رسیدن به اهداف و کارها مستلزم تلاش است. همیشه رسیدن به لذت آنی آسان‌‌تر است و به تلاش آنچنانی هم نیازی ندارد. خوردن، نوشیدن، سیگار کشیدن و به تفریح رفتن تلاش نمی‌خواهد و آن چیزی است که می‌توانید سریع به آن برسید.

ولی بدنسازی و کاهش وزن به وقت و تلاش نیاز دارد. پس از اینکه شما کاری را رها می‌کنید، چه اتفاقی می‌افتد؟ به خاطر نداشتن خودانضباطی احساس بدی خواهید داشت و سعی می‌کنید کار خود را توجیه کنید. پس از مدتی وقتی فردی را می‌بینید که با خودانضباطی توانسته در آن کاری که شما می‌خواستید انجام دهید،‌ موفق شود. به او غبطه می‌خورید و از دست خود ناراحت می‌شوید

. تفاوت بین شما و آن فرد در این است که او خودانضباطی داشته و برای رسیدن به نتیجه کارش ثابت قدم بوده ولی شما اینگونه نبوده‌اید. شاید بگویید که آن ها خوش‌شانس هستند اما این به شانس ربطی ندارد. موفقیت آن ها مستلزم خودانضباطی است که شما هم می‌توانید داشته باشید.

 

پیشنهاد می شود 4 گام نظم در برنامه ریزی برای زندگی را بخوانید.

 

 علت اصلی این در نوع نگرش و بینش ماست. در مجموع بخواهم

به صورت خلاصه بگویم ما دو نوع تفکر داریم :

   تفکر آهسته :

تفکر سریع در تفکر آهسته تفکری هست که نیاز دارد جزئیات بیشتری بررسی شود، یک سری اقدامات برایش انجام شود.

    تفکر سریع:

 تفکری هست که نتیجه اش زود هنگامه مثل برنامه ریزی­ های روزانه. حالا ما چرا در برنامه­ ریزی­ هایمان با شکست مواجه می­شویم؟

به این دلیل که ما داریم از تفکر سریع به جای تفکر آهسته استفاده می­کنیم .بی ­جهت تصمیم می­گیریم که رژیم بگیریم و بعد از چند روز آن را رها می­کنیم اون رژیم را با یک برنامه می­نویسیم و بعد از چند روز پشیمان می­شویم.

 

حالا چه کار کنیم که از تفکر آهسته به جای تفکر سریع استفاده کنیم؟

تکنیک اول

از خودمان بپرسیم می­خواهیم چه کار کنیم؟

 یعنی این که قراره هدفمان چی باشد؟ چون اگر این برای ما مشخص نباشه اصلا واقعاً بیهوده داریم پیش می­رویم در هر کاری. ببینید خیلی اوقات ما این قدر درگیر روزمرگی­ های خودمون می­شیم و مدام داریم کار می کنیم خیلی اوقات متوجه نیستیم اصلا داریم چه کار می کنیم حتی پس بیاییم از این به بعد وقتی که می خواستیم هر کاری را انجام دهیم اول از خودمان بپرسیم می­خواهیم چه کار کنیم؟اولین سوال از خودتان یکی از تکنیک های ثابت قدم بودن شما در کار و اهدافتان می شود.

 

تکنیک دوم

انتهای کار خودتان را در ذهن­تان تجسم کنید...

 یعنی اگر این کار انجام شود قراره این اتفاق برای من رخ دهد و در ذهنتان تصویر سازی کنید.

 

تکنیک سوم

 از خودتان بپرسید چه طوری قراره بهش برسم از چه روشی؟

 و این را برای خودتان مشخص کنید .

 

تکنیک چهارم 

آیا این بهترین راهیه که من انتخاب کردم؟

 اگر یاد بگیریم برای انجام هر کاری­ از همین چهار تا سؤال استفاده کنیم و خیلی اوقات از تفکر کند به جای تفکر تند استفاده کنیم شاید این قدر برنامه ­ریزی­ هایمان با شکست مواجه نمی­ شدند.

 

چهارم گام برای نظم و برنامه ریزی در زندگی

  • فروغ کاظم زاده
  • ۰
  • ۰

قانون 20/80 یا اصل پارتو

قانون 20/80 یکی از مفیدترین مفاهیم موجود در مدیریت زمان و زندگی افراد است. این قانون حاکی از آن است که 20 درصد از فعالیت‌های شما، 80 درصد نتیجه برای شما در بر خواهد داشت.

  • آقای ویلفردو پارتو در یک قانونی به اسم 20- 80 یک چیزی رو ثابت کرد که 80 درصد پول های ایتالیا در دست 20 درصد از آدم­هاست.

 خب یه سری نظریه ­ها اومد تعمیم داده شد بله 80 درصد پول ­های دنیا دست 20 درصد از آدم­هاست.

 بعد اومدن راجع به این فرضیه یه مقدار بیشتر تحقیق انجام دادن و متوجه شدند در خیلی از موارد دیگه صدق می­کند.

  • 80 درصد ترافیک جاده­ ها مربوط به 20 درصد اتوبان­ هاست،
  •  80 درصد فروش هر مغازه­ ای مربوط به 20 درصد اجناس آن مغازه است و دیدند در خیلی از زمینه­ ها این صدق می­کنه

یعنی اکثریت کم اهمیت و اقلیت پر اهمیت.

 

حالا مهم ترین سوال کارهای شما چه چیزهایی هستند؟

 

آن 20 درصد کلیدی را ما چه جوری پیدا کنیم؟ یک قانون خیلی راحتی به اسم قانون تفنگ ( حالا من خودم اسمشو گذاشتم ) یا قانون فشار فرض کنید که یک تفنگ گرفته شده پیش ذهن شما و به شما می گویند باید 20 درصد از کارها را فقط انجام بدهید و 80 درصد دیگه را حذف کنید.

خب ببینید اون 20 درصدی که شما فکر می­کنید نیاز به پیشرفت­تون داره یعنی برای پیشرفت­تون مهمه شما جدا می­کنید و یه مدتی روی اون 20 درصد تمرکز می­کنید اون 20 درصد روشون کار می­کنید، بعد می­بینید که چقدر نتایج مثبت­تری داره درآمدتون چقدر افزایش پیدا می­کنه، چقدر اعتماد به نفس­تون بالاتر می­ره.

خب پس ازتون خواهش می­کنم هر روز 20 درصد کارهای مفید خودتونو پیدا کنید و برای روی اون ­ها متمرکز بشید تا 80 درصد نتیجه­ ی مثبت­ تر رو بخواهید در زندگی و برنامه روزمره­ تان به دست بیاورید.

 

اگه در برنامه ریزی کارهاتون مشکل دارین مقاله اصول برنامه ریزی رو بخونید.

 

استفاده از قانون 20 80 در زندگی

به همین دلیل تا زمانی که 20 درصد کار مهم و با ارزش پیش رو دارید، باید از انجام 80 درصد کار بیهوده جداً خودداری کنید. قبل از شروع به انجام هر کاری، از خود بپرسید که این کار جزو 20 درصد فعالیت مهم زندگی‌تان است یا جزو 80 درصد فعالیت کم اهمیت؟

هیچ‌گاه کارهای کوچک را اول انجام ندهید. به یاد داشته باشید انتخاب شما هر چه که باشد، وقتی آن را بارها و بارها تکرار کنید، برایتان عادت می‌شود و ترک آن سخت خواهد بود. وقتی عادت کنید که روزتان را با کارهای کم اهمیت شروع کنید، خیلی زود به این شیوه عادت می‌کنید و این عادتی نیست که شما بخواهید در خود پرورش دهید.

همین که کار بر روی یک موضوع با اهمیت را آغاز کنید، انگیزه لازم برای ادامه دادن آن را پیدا خواهید کرد. تنها فکر کردن به شروع و اتمام یک کار مهم به شما انگیزه لازم را می‌دهد تا بر تنبلی خود غلبه کنید. معمولاً انجام کامل یک کار با ارزش به همان اندازه زمان می‌برد که یک کار کم ارزش زمان خواهد برد با این تفاوت که تکمیل کار با ارزش، احساس رضایت و غروری فوق‌العاده به شما می‌دهد در حالی که وقتی با همان میزان زمان و انرژی، کاری کم ارزش را تا آخر انجام می‌دهید، احساس رضایت شما بسیار اندک و ناچیز خواهد بود.

 

قانون 20/80 در مدیریت زمان

مدیریت زمان، در اصل مدیریت زندگی است که به معنی تسلط بر فعالیت هایی است که پیش رو دارید. شما به راحتی می‌توانید فعالیت های بعدی خود را انتخاب کنید، ولی نکته مهم در تعیین موفقیت شما در زندگی و کار، میزان توانایی شما در انتخاب بین چیزهای مهم و چیزهای کم اهمیت است. افراد موفق خود را موظف می‌دانند تا هر روزشان را با مهمترین وظیفه‌ای که پیش رو دارند آغاز کنند.

 

بخوانید :

اصول طلایی برنامه ریزی

 

استفاده از قانون 20/80 در هدف گذاری

تمامی اهدافی را که برای دست یابی بهشان تلاش می کنید، مد نظر قرار بدهید و زمان، انرژی یا سرمایه صرف‌شده برای هر یک از آنها را با میزان سوددهی فعالیت ها یا نزدیک شدن به هر هدف مقایسه کنید. سوددهی فعالیت ها برای شما هر چیزی می تواند باشد: از بهبود سلامت جسمانی گرفته تا بهتر شدن زندگی از لحاظ روابط عاطفی. برای به کار گرفتن قانون 20/80 باید سعی کنید تا حد امکان اهدافی را دنبال کنید که بیشترین سوددهی و ارزش را برای تان خواهند داشت.

 

دوره تکنیک های هدف گذاری رایگان کلیک کنید.

  • فروغ کاظم زاده